پارت صد و شصت و چهارم

زمان ارسال : ۹۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

سراغ گوشی‌اش رفت و شماره‌اش را گرفت. طولی نکشید که صدای دلوین توی گوشش پیچید. عشوه‌ای به صدایش داده بود. به قول مادرش از آن زن‌هایی بود که فورا گردن مرد بی‌صاحب افسار می‌انداخت:
-الو!
-خوب نیست با این لحن می‌گی "الو".
خنده‌ای دلکش زیر گوش گرشا ول داد:
-چرا جونی؟ یهو طرف می‌گه بپر بیا جلو!
از لوندی دلوین گذشت:
-استخری؟ صدای آب میاد.
دلوین دوباره زیر گوشش خندید. ا


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    این دختره عقدش بشه ولش نمیکنه 😂

    ۳ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    حق داره😊😁

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.